افسردگی یک اختلال خلقی است که با احساس غمگینی مداوم، از دست دادن علاقه به فعالیتهای لذتبخش و مشکلات در عملکرد روزمره همراه است. این بیماری زندگی روزمره را مختل میکند و عوامل روانی، زیستی و محیطی در بروز آن دخیل هستند. این اختلال در انواع مختلفی بروز میکند که هر کدام ویژگیهای خاص خود را دارند. در ادامه آشنایی با انواع افسردگی، به بررسی افسردگی، انواع و درمان آن میپردازیم.
افسردگی چیست؟
افسردگی به معنای یک حمله ساده یا غم و اندوه موقت نیست، بلکه یک بیماری عصبی واقعی است، در شدیدترین اشکال آن، افسردگی با جلوگیری از عملکرد مدارهای عصبی خاص در مغز همراه است. نشانه اصلی افسردگی «خلق افسرده» میباشد که با غم و اندوه همیشگی و بدبینانه از جهان و خود، مرتبط میباشد. این اختلال خلقی با کندی روانی حرکتی همراه است و خود را با اختلالات عملکردهای فکری (عملکردهای شناختی) معضل حافظه و اختلال توجه نشان میدهد.
یک دوره عادی معمولاً ماهها یا حتی سالها طول می کشد و تأثیر قابل توجهی بر زندگی روزمره، خانوادگی و حرفهای دارد. یک دوره افسردگی میتواند عود کند یا در نتیجه زندگی بیماران را به خطر بیندازد.
افسردگی عارضهای است که به راحتی در اوایل بیماری قابل تشخیص و درمان است. از سوی دیگر، ما باید بدانیم که قدرت تصمیمگیری و درمان به تنهایی امکان پذیر نیست زیرا در این بیماری سرعت حرکتی روانی کاهش میباید. بنابراین باید درمان به سرعت آغاز گردد تا بیماری پیچیده یا مزمن نشود،
علائم اصلی انواع افسردگی
- حالت غمگین یا پوچی درونی
- از دست دادن لذت و علاقه به فعالیت ها
- تحریک پذیری شدید نسبت به چیزهای کوچک
بیشتر اوقات، 2-3 علامت اصلی به طور همزمان رخ میدهد. سایر علائم معمولی که ممکن است رخ دهد عبارتند از:
- تغییر وزن و تغییر در اشتها
- اختلالات خواب
- مشکل در تمرکز
- بیقراری یا احساس فلج
- احساس گناه
- افکار در مورد مرگ یا آسیب رساندن به خود
علت انواع افسردگی
دلایلی که چرا فردی از افسردگی رنج میبرد متفاوت است. به عنوان مثال، عوامل ژنتیکی، تغییرات بیولوژیکی در بدن (به عنوان مثال بلوغ)، مشکلات با افراد دیگر، عواملی مانند رسانهها، فشار مدرسه برای انجام کار یا رویدادهای زندگی (بیماری، تصادف، مرگ، تغییرات بحرانی در خانواده، استرس کرونا)، و غیره در ابتلا به افسردگی نقش دارند.
آشنایی با انواع افسردگی
اختلال افسردگی اساسی (Major Depressive Disorder):
اختلال افسردگی اساسی شایعترین نوع افسردگی است و بروز آن در سراسر جهان در حال افزایش است. MDD با تغییرات فیزیکی مانند خستگی، کاهش وزن و کاهش اشتها مشخص میشود. آنهدونیا (ناتوانی در لذت بردن) یکی از ویژگیهای کلاسیک اختلال افسردگی اساسی است و با کمبود انگیزه، مشکلات خواب، چالشهای شناختی و علائم احساسی مانند احساس گناه همراه است.
شیوع اختلال افسردگی اساسی سالانه رو به افزایش میباشد. حدود 300 میلیون نفر در جهان به MDD مبتلا هستند که به یکی از دلایل اصلی ناتوانی تبدیل شده است. در سال 2018، MDD از نظر بار بیماری رتبه سوم را بر اساس دادههای WHO (سازمان بهداشت جهانی) کسب کرد و پیش بینی میشود تا سال 2030 رتبه اول را داشته باشد. زنان باردار، افراد مسن، کودکان و سایرین میزان بروز MDD بالاتری دارند که ممکن است به عوامل ژنتیکی، روانی و اجتماعی مرتبط باشد
اختلال افسردگی اساسی میتواند با تشنجهای مکرر همراه باشد که حتی ممکن است در زمان بهبودی رخ دهد یا برای مدت طولانیتر از آن هم ادامه یابد. درمانهای دارویی برای MDD می توانند به طور موثر علائم را کنترل کنند. بنابراین، بیماران ممکن است در مدت کوتاهی پس از قطع دارو، عود مجدد بیماری را تجربه کنند.
در طول عود، بیمار علائم خلق و خوی ضعیف، از دست دادن علاقه به زندگی، خستگی، تأخیر در تفکر و نوسانات مکرر در وضعیت روانی را تجربه میکند. علائم این اختلال شامل احساس غمگینی شدید، بیعلاقگی، تغییرات در اشتها و خواب، خستگی مفرط، احساس بیارزشی و افکار خودکشی است و حداقل دو هفته ادامه دارد.
اختلال دیستیمیک (Dysthymia):
اختلال دیستیمیک که گاهی اوقات افسرده خویی یا کج خلقی نیز نامیده میشود، نوعی افسردگی مزمن است که با احساس غمگینی و ناامیدی مداوم مشخص میشود. این اختلال کمتر از اختلال افسردگی اساسی شدت دارد اما زمان طولانیتری ادامه مییابد. علائم افسردگی مزمن شامل احساس غمگینی و ناامیدی، کاهش انرژی، احساس خستگی مداوم، کاهش علاقه به فعالیتهای لذت بخش، مشکلات خواب، تغییرات در اشتها، مشکلات تمرکز، احساس بی ارزشی و گناه، احساس ناامیدی و تحریک پذیری هستند. این اختلال معمولا حدود دو سال ادامه مییابد.
علت دقیق اختلال دیستیمیک هنوز به طور کامل مشخص نیست، اما عواملی مانند داشتن سابقه خانوادگی افسردگی، تغییرات شیمیایی مغز، رویدادهای استرس زا و بیماریهای جسمی در آن دخیل هستند.
اختلال عاطفی فصلی (Seasonal Affective Disorder):
این نوع در فصول خاصی از سال، معمولاً پاییز و زمستان، بروز میکند. این نوع افسردگی از هر ده نفر یک نفر را تحت تأثیر قرار میدهد. اختلال عاطفی فصلی با تغییرات در میزان نور خورشید مرتبط میباشد و در مناطقی که روزها کوتاهتر و نور خورشید کمتر است، شیوع بیشتری دارد.
علائم SAD شبیه به علائم افسردگی معمولی هستند، اما معمولاً با تغییر فصل تشدید میشوند. برخی از علائم این اختلال شامل احساس غمگینی و ناامیدی مداوم، احساس پوچی و بیارزشی، خستگی مفرط، تغییرات اشتها، مشکلات خواب مانند خوابآلودگی بیش از حد در طول روز و مشکل در به خواب رفتن در شب، کاهش علاقه به فعالیتهای لذتبخش، مشکل در تمرکز و احساس سنگینی در اندامها است.
علت دقیق این نوع اختلال به طور مشخص بیان نشده اما کاهش نور خورشید در فصول سرد سال نقش مهمی در بروز این اختلال دارد. نور خورشید در تولید هورمون ملاتونین و سروتونین مؤثر است و کاهش نور سبب اختلال در تولید این هورمونها میگردد. این تغییرات در بروز علائم SAD موثرند.
درمان استاندارد این نوع اختلال “نور درمانی” است که شامل قرار گرفتن در معرض یک لامپ ویژه است که نور با شدت بالا را شبیه به نور خورشید منتشر میکند. داروهای ضدافسردگی نیز گاهی اوقات برای این نوع اختلال تجویز میشوند.
اختلال افسردگی ناشی از یک اختلال پزشکی
این نوع افسردگی زمانی به وجود میآید که علائم افسردگی در نتیجه یک بیماری جسمی یا مصرف دارو پدیدار شوند. در این حالت افسردگی ناشی از یک عارضه جانبی از بیماری است. بیماریهای مزمن مثل دیابت، بیماریهای قلبی، سرطان، بیماریهای تیروئید، بیماریهای التهابی روده و بیماریهای عصبی مانند پارکینسون میتوانند سبب این نوع افسردگی شوند. همچنین وجود دردهای مزمن مثل فیبرومیالژیا یا آرتروز میتواند بر خلق و خو تأثیر گذاشته و منجر به افسردگی شوند.
اختلالات هورمونی مثل کمکاری تیروئید یا بیماری آدیسون نیز میتوانند باعث علائم افسردگی شوند. استفاده از برخی داروها مثل داروهای فشار خون، داروهای قلبی، داروهای ضد درد و برخی از داروهای شیمی درمانی نیز میتوانند این نوع افسردگی را به وجود آورند.
علائم افسردگی ناشی از یک اختلال پزشکی شبیه به علائم افسردگی معمولی است و در آن فرد دچار احساس غمگینی و ناامیدی، کاهش علاقه به فعالیتهای لذتبخش، تغییرات در اشتها و وزن، مشکلات خواب، خستگی مفرط، مشکل در تمرکز، احساس بیارزشی و گناه و افکار خودکشی خواهد شد.
برای تشخیص این نوع اختلال افسردگی، روانپزشک یک ارزیابی کامل پزشکی و روانشناختی انجام میدهد و با بررسی تاریخچه پزشکی بیمار، انجام معاینات فیزیکی و سایر آزمایشهای لازم، علت اصلی افسردگی را شناسایی میکند.
برای درمان اختلال افسردگی ناشی از یک اختلال پزشکی با توجه به علت افسردگی اقدام میشود. درمان بیماری جسمی زمینهای میتواند به بهبود علائم افسردگی کمک کند. همچنین استفاده از داروهای ضد افسردگی برای درمان این اختلال پیشنهاد میشود. البته این داروها باید زیر نظر پزشک استفاده شوند تا سبب تداخل با دیگر داروها نشوند. رواندرمانی نیز میتواند به فرد کمک کند احساسات خود را درک کند و برای مقابله با استرس مهارتهای لازم را کسب نماید.
انواع افسردگی پس از زایمان
افسردگی پس از زایمان می تواند باعث شود زنی که اخیراً زایمان کرده است احساس غمگینی، بی تفاوتی، اضطراب و خستگی کند. این نوع افسردگی یک اختلال خلقی شایع است که بسیاری از زنان آن را پس از زایمان تجربه میکنند. افسردگی پس از زایمان با «بیبی بلوز» متفاوت است. بیبی بلوز معمولاً تنها چند هفته پس از زایمان ادامه مییابد اما افسردگی پس از زایمان میتواند ماهها یا حتی سالها ادامه داشته باشد. افسردگی پس از زایمان میتواند توانایی مادر در مراقبت از نوزاد و عملکرد در زندگی روزمره را مختل کند.
کاهش شدید سطح هورمونهای استروژن و پروژسترون پس از زایمان میتواند باعث نوسانات خلقی و افسردگی شود. همچنین مراقبت از نوزاد کاری مداوم است که سبب خستگی مفرط و بیخوابی میشود که در بروز افسردگی مؤثر است. در ضمن بعد از تولد نوزاد تغییرات بزرگی در زندگی رخ میدهد که استرس زا هستند. سابقه افسردگی، اضطراب یا سایر اختلالات روانی در گذشته نیز میتواند خطر ابتلا به افسردگی پس از زایمان را افزایش دهد.
علائم افسردگی پس از زایمان در افراد مختلف متفاوت است. اما احساس پوچی و بیارزشی، نگرانی در مورد سلامتی نوزاد یا خود، خستگی مفرط حتی پس از استراحت کافی، کاهش یا افزایش اشتها، بیخوابی یا خواب زیاد، احساس گناه در مورد ناتوانی در مراقبت از نوزاد، مشکل در تمرکز و تصمیمگیری، کاهش علاقه به فعالیتهای لذتبخش و در نهایت افکار خودکشی از جمله نشانههای افسردگی پس از زایمان هستند.
در صورت بروز این علائم لازم است به روانپزشک مراجعه کنید تا درمان هر چه سریعتر آغاز شود. شناخت درمانی رفتاری (CBT) یکی از روشهای موثر در درمان افسردگی پس از زایمان است. شرکت در گروههای حمایتی نیز میتواند به فرد مبتلا کمک کند که با سایر مادرانی که از افسردگی رنج میبرند، ارتباط برقرار کنید.
اختلال افسردگی دو قطبی
این افسردگی نوعی اختلال خلقی است که با نوسانات شدید خلقی بین افسردگی و مانیا مشخص میشود. قبلا به این نوع اختلال، افسردگی شیدایی گفته میشد زیرا این نوع اختلال شامل دورههای افسردگی شدید، شیدایی یا احساس سرخوشی و انرژی زیاد و گاهی اوقات حالتهای مختلف ترکیبی است.
در دورههای شیدایی علائم فرد شامل احساس سرخوشی و انرژی بسیار زیاد، نیاز کم به خواب، افکار مسابقهای، اعتماد به نفس بیش از حد و رفتارهای بیملاحظه و خطرناک است. اما دورههای افسردگی با احساس غمگینی و ناامیدی، از دست دادن علاقه به فعالیتهای لذتبخش، تغییرات در اشتها و وزن، مشکلات خواب، خستگی مفرط و افکار خودکشی همراه هستند. عوامل ژنتیکی، بیولوژیکی و محیطی در بروز این نوع اختلال نقش دارند و برای درمان آن از دارو درمانی و روان درمانی استفاده میشود.
داروهای تثبیتکننده خلق و خو، داروهای ضد افسردگی و داروهای ضد روانپریشی از جمله داروهایی هستند که برای درمان این اختلال استفاده میشوند. رواندرمانی نیز میتواند به افراد مبتلا به اختلال دو قطبی کمک کند تا مهارتهای مقابلهای را بیاموزند و با نوسانات خلقی خود بهتر کنار بیایند.
اختلال افسردگی غیر معمول
نوعی افسردگی است که با علائم غیر معمول مانند افزایش وزن، خواب زیاد و حساسیت به طرد همراه است. این نوع افسردگی کمتر شناخته شده است اما تأثیرات قابل توجهی روی زندگی فرد مبتلا دارد.
در افسردگی آتیپیک علی رغم افسردگی معمولی که فرد علاقه به فعالیتهای لذت بخش را از دست میدهد، فرد به فعالیتها و سرگرمیهای خاصی علاقمند میگردد. اما احساس سنگینی یا بی حالی مانع از انجام آنها میگردد.
علائم شایع افسردگی آتیپیک شامل افزایش اشتها و وزن، خواب زیاد، حساسیت به رد شدن، احساس سنگینی در اندامها و بهبود خلق با رویدادهای مثبت میباشد. عوامل ژنتیکی، بیولوژیکی و محیطی در بروز این نوع اختلال مؤثرند. همچنین در صورت اختلال در عملکرد برخی از انتقالدهندههای عصبی در مغز، مانند سروتونین و نور اپینفرین، ممکن است این نوع افسردگی عود کند.
برای تشخیص افسردگی آتیپیک، روانپزشک یک مصاحبه بالینی انجام میدهد و علائم را ارزیابی میکند. سپس با استفاده از داروهای ضد افسردگی، به ویژه مهارکنندههای بازجذب سروتونین (SSRIs)این نوع افسردگی را درمان میکند. شناخت درمانی رفتاری (CBT) نیز از دیگر روشهای مؤثر برای درمان این بیماری است زیرا این درمان به فرد کمک میکند افکار منفی را شناسایی کرده و آنها را تغییر دهد.
عوامل خطر ابتلا به انواع افسردگی
- ژنتیک: سابقه خانوادگی افسردگی
- تغییرات شیمیایی مغز: عدم تعادل در انتقالدهندههای عصبی مانند سروتونین و دوپامین
- رویدادهای استرسزا: از دست دادن عزیزان، طلاق، مشکلات مالی
- بیماریهای جسمی: بیماریهای مزمن، درد مزمن
- مصرف مواد مخدر و الکل
سخن آخر انواع افسردگی
پس از آشنایی با انواع افسردگی میدانید که افسردگی یک بیماری قابل درمان است، البته برای تشخیص و درمان این بیماری مراجعه به روانپزشک الزامی است. همچنین درمان افسردگی ممکن است پروسهای زمان بر باشد. بنابراین لازم است در پروسه درمان صبور باشید و در روند درمان از حمایت خانواده و دوستان بهره مند شوید. همچنین می توانید از روش درمان افسردگی با آر تی ام اس RTMS به عنوان روشی موثر بهره بگیرید.