Ocd پس از زایمان یک اختلال وسواس فکری- عملی است که با افکار وسواسی و رفتارهای اجباری مشخص میشود. این اختلال ممکن است در هر برهه زمانی از زندگی رخ دهد مانند پس از زایمان. احتمال بروز وسواس فکری یا OCD به طور قابل توجهی در دوران بارداری و به ویژه در دوره پس از زایمان نسبت به سایر مراحل زندگی بیشتر است. معمولا فرد مبتلا به این اختلال پس از زایمان بدتر میشود، حتی اگر به اندازه کافی با روان درمانی و یا دارو درمان شده باشد.
علت ظهور یا تشدید علائم وسواس فکری احتمالاً ترکیبی از تغییرات هورمونی و چالشهای روانی است (به عنوان مثال ترس از مسئولیت همه جانبه برای نوزاد و درگیریهای درونی). به نظر میرسد پس از زایمان، کمبود خواب و عوامل استرس زا نیز در بروز این اختلال نقش دارند.
Ocd پس از زایمان چیست؟
OCD پس از زایمان به معنای بروز یا تشدید علائم OCD در دوران بارداری یا پس از زایمان است. این اختلال ممکن است سبب ایجاد نگرانیهای شدید در مورد سلامت، تمیزی، نظم و سایر مسائل مربوط به نوزاد شود.
علائم OCD پس از زایمان
یکی از اصلیترین علائم این اختلال، افکار وسواسی در مورد سلامت نوزاد یا آسیب رساندن تصادفی یا عمدی به نوزاد است. چنین افکاری اغلب برای مادران مبتلا به قدری ناراحت کننده و شرم آور هستند که آنها را بیان نمیکنند. با این حال، مطالعات مختلف نشان میدهد که افکار مزاحم یا تصاویری که به نوزاد آسیب میرسانند، حتی در میان مادران سالم از نظر روانی نیز یک پدیده بسیار رایج است.
دانستن این واقعیت میتواند بار بیماران مبتلا به رفتارهای وسواسی-اجباری را به میزان قابل توجهی کاهش دهد، به خصوص اگر همراه با درک این موضوع باشد که وجود این افکار سبب نشان دهنده بد بودن مادر نیست. افکار وسواسی پس از زایمان می تواند تا حدی پیش برود که مادر از مراقبت و تنها ماندن با کودک تا حد زیادی اجتناب کند.
نشانههای اختلال OCD پس از زایمان
در مجموع علائم OCD پس از زایمان شبیه به علائم OCD در سایر افراد است، اما تفاوتهای جزئی نیز در آن وجود دارد. برخی از شایعترین علائم را در زیر مشاهده میکنید:
- افکار وسواسی در مورد سلامت نوزاد: این مورد همان طور که گفتیم شامل نگرانی مداوم در مورد بیماری نوزاد، آسیب دیدن او یا مرگ او است.
- افکار وسواس در مورد تمیزی و آلودگی: در این مواقع مادر به شستن دستها، ضدعفونی کردن وسایل نوزاد و محیط اطراف وسواس زیادی نشان میدهد.
- وسواس در مورد نظم و تقارن: مادر وسایل نوزاد را به شکلی خاص و مرتب میچیند و از عدم تقارن آنها احساس ناخوشایندی دارد.
- وسواس در مورد چک کردن مکرر محیط: چک کردن مکرر قفل در، شیر شیرخوار، دمای اتاق و سایر موارد نیز از علائم OCD پس از زایمان هستند.
- اجبار به انجام رفتارهای تکراری: مانند شستوشو و ضدعفونی کردن دستها و …
اجبار در اختلال OCD پس از زایمان چیست؟
در اجبار کارهای خاصی بارها و بارها انجام میشود تا ترس و وسواسها کاهش یابد. اجبار می تواند شامل مواردی مانند نیاز دائمی به تمیز کردن، چک کردن مرتب چیزها، شمارش یا مرتب کردن مجدد چیزها باشد. احساس وحشت از وسواس فکری، ترس از تنها ماندن با نوزاد و هوشیاری بیش از حد در حفاظت از نوزاد از جمله اصلیترین اجبارها در OCD بعد از زایمان هستند.
بیشتر بخوانید :همه چیز درباره PTSD پس از زایمان (علائم+درمان)
دلایل بروز OCD پس از زایمان
علت دقیق OCD پس از زایمان هنوز به طور کامل شناخته شده نیست، اما عوامل مختلفی در بروز و پیشرفت آن نقش دارند. یکی از اصلیترین دلایل تغییرات هورمونی در دوران بارداری و پس از زایمان است که بر خلق و خو تأثیر بسزایی دارد. همچنین استرسهای ناشی از بارداری، زایمان و مراقبت از نوزاد نیز احتمال ابتلا به این اختلال را بالا میبرند. سابقه ابتلا به این بیماری در فرد یا خانواده وی نیز احتمال بروز این اختلال را بالا میبرد. در مجموع پس از تولد نوزاد، تغییرات شگرفی در سبک زندگی فرد ایجاد میشود که در بروز اضطراب و بروز علائم OCD مؤثر است.
درمان OCD پس از زایمان
OCD یا اختلال وسواس فکری پس از زایمان قابل درمان بوده و معمولا ترکیبی از درمانهای مختلف است. روان درمانی با رفتار درمانی شناختی یا CBT یکی از مؤثرترین راهها برای درمان این اختلال است. این درمان به فرد کمک میکند افکار وسواسی را شناسایی کرده و مانع از رفتارهای اجباری شود.
دارو درمانی ( صرفا با تجویز پزشک متخصص!)
دارودرمانی با استفاده از داروهای ضد افسردگی یا ضد اضطارب نیز ممکن است توسط پزشک تجویز شود. هر دو درمان روان درمانی و دارویی را میتوان در دوران بارداری و شیردهی انجام داد. از نظر فارماکولوژیک، مهارکنندههای بازجذب سروتونین (SSRIs) معمولاً در ابتدا برای درمان اختلال وسواس فکری- جبری استفاده میشوند. در دوران بارداری و شیردهی، سرترالین و سیتالوپرام و همچنین اسیتالوپرام مخصوصاً هنگام تعویض دارو مناسب هستند.
سایر داروهای روانگردان مورد استفاده برای درمان اختلال وسواس فکری اجباری (مانند ریسپریدون و آریپیپرازول ) نیز پروفایل ایمنی قابل قبولی را برای بارداری و دوره پس از زایمان نشان میدهند.
حمایت دوستان و خانواده
یکی از اصلیترین عوامل در بهبودی فرد مبتلا به OCD حمایت خانواده و دوستان وی است. در هنگام بروز این اختلال، فرد احساس تنهایی و بی توانی میکند. در این شرایط حضور اطرافیان و کسانی که وی را درک میکنند، میتواند روند بهبودی را سرعت بخشد. همچنین شرکت در گروههای حمایتی مادران مبتلا به OCD نیز میتواند به ارتباط برقرار کردن با تجربیات دیگر مادران کمک کند. فعالیت هایی مانند اولویت دادن به خواب، وقت گذاشتن برای خود، مطالعه، پادکست، تمرکز حواس، آرامش، درخواست کمک و … نیز میتوانند در درمان و بهبودی مؤثر باشند.
اهمیت تشخیص زودهنگام و درمان
تشخیص زودهنگام و درمان مناسب OCD پس از زایمان بسیار مهم است. اگر این اختلال به موقع درمان نگردد بر روابط مادر با نوزاد و خانواده وی تأثیر میگذارد. همچنین سلامت روان و کیفیت زندگی فرد نیز دچار اختلال میگردد.
زنان حداقل به طور موقت از پوچ بودن افکار و اعمال خود آگاه هستند. با این وجود، نمیتوانند خود را از اسارت افکار و اعمال اجباری خود رها کنند. تنها پس از انجام اجبارهای خود، اغلب برای چند ساعت، میتوانند دوباره به فعالیتهای دیگر مشغول شوند.
چه عواملی باعث تشدید علائم OCD پس از زایمان میشوند؟
زایمان و مراقبت از نوزاد سطح استرس و اضطراب مادر را پس از زایمان به شدت افزایش میدهد. همچنین معمولا مادران جدید نسبت به نوزاد خود احساس مسئولیت بسیار بالایی دارند. این موضوع سبب افزایش نگرانی و وسواس در مورد ایمنی و سلامت نوزاد میگردد.
کمبود خواب و خستگی ناشی از مراقبت نوزاد نیز میتواند توانایی فرد را برای کنترل افکار وسواسی و رفتارهای اجباری کاهش دهد. در ضمن نقش مادری تغییرات اساسی در هویت و خودپنداره مادر ایجاد میکند و احساس ناامنی و اضطراب را در وی افزایش میدهد.
عوامل فیزیولوژی مانند تغییرات هورمونی و تغییرات در عملکرد مغز نیز میتوانند سبب تشدید علائم OCD شوند. عوامل محیطی مانند عدم حمایت خانواده وهمسر نیز بر افزایش استرس و تشدید علائم مؤثر است.
سخن آخر
Ocd بعد از زایمان یک اختلال وسواس فکری و اجباری است که به دلایل مختلفی رخ میدهد. خوشبختانه این اختلال قابل درمان است و با ترکیب روشهای روانشناختی و دارو درمانی میتوان بهبودی در این اختلال را سرعت بخشید. همچنین بهتر است فرد در این اختلال از حمایت خانواده، دوستان و همسر برخوردار باشد تا میزان استرس و اضطراب وی کم شود.